Naji – Khazra
افزودن به پلی لیست فلان شددانلود آهنگ جدید ناجی به نام خضرا
پخش اختصاصی از رپفا
متن آهنگ :
Verse1
غرقم عجیب تو خضرای دلم
بیا بگیر دستامو از راهه دلم
بیا که هستش بد پایه دلم
بیا بشین پای حرفای دلم
بیا که این دلم بدجور گرفته
بیا که این دل زندگی رو ازم گرفته
بیا که من هیچم با تو منم
ببخش منو که تارو بدم
حاله من که خراب نبودو
دنیا من که سراب نبود
اتاق من که تاریک نبودو
جشنو شادی که حالیم نبود
یه لشکر حریفو ریختن جلوم
چقدر ریختن هوا تویه این سِرُم
چقدر شیره رویه این دَست نشست
چقدر سواره رویه اَسب شِکست
چه رویایی ساخت که مِسکین نبود
دو چشمایی داشت که مشکین کبود
چه حالی داشت تویه شب زنده داری
چه ذوقی داشت تویه روحو سر زنده داری
چه تلخ بود شیرینی تو دست مردم
چه سرد بود شیره تو لیوانه کوچیک
ای خدا کاری کن لیوانارو نبینم
ای خدا کاری کن تویه دل ها رو نبینم
چه سِیدی کردم من از این دریا
چه عشقی کردم من با این دریا
چه سوز تلخی داره این دریا
چه صبره عجیبی داره این دریا
شناختمش وقتی قایق بودم
شناختمش وقتی بایر بودم
شناختمش وقتی اشکامو پاک کرد
شناختمش وقتی حرفامو چاپ کرد
Chorus
اِی خدا تو دلیله شِعرامی
دنیامی....
زِ شوقه وصالت زِ دنیا بُریدم
Verse2
من حرفامو میگم حتی گوش کُنه یکی
من دردامو میگم گوش کنه یکی
از تنم میخورم
از حریف میخورم
از این جامعه بدو کثیف میخورم
از راه در رو هایه قانونی
از پاک باخته های بالونی
از هوای مستو بارونی
از مجنونه عشق راه دوری
از چشمای شکاره طاووسی
از صیغه ی بعده پابوسی
از زمانه سیاهه تا توسی
از فوش های رکیکه ناموسی
مهر خدا به قلبم نشست
با حرفای مردم قلبم شکست
که دیوونه ای دیوونه ای دیوونه ای دیوونه ای...
بی خونه هو بی سقفم
اگه وظیفه نبود میرفتم
اگه دلسوزی نبود چشمو میبستم
از یک طرف چشمک دنیای زیبا
از یک طرف حوای زیبا
از یک طرف گشنگی این همه روح ها
از یک طرف سدی این همه کوه ها
از یک طرف پلیدی این همه روباه
روزو شبامو پی دردتم
شاید هیکلی یه بیست کیلو باشم
اما معرفتی جز صدو بیست کیلوهاشم
شاید ببینی منو شاید نبینی
شاید چشم گذاشتی قایم شدم
شاید گم شدم تو قلبت غایب شدم
شاید فهمیدن اصلو عاقل شدن
شاید ظالم های قصه عادل شدن
Dek
تو هیچ هستیو از اویی
هر گه حاکم تن شدی در ره اویی
هر گه چشمانت به یاده یوسفش گریان شد بدان که عاشق اویی
عاشق اویی هو غرق میشوی در لطف اویی
حسرت جمال ما را دیده ای دلی گریان نبود
لبریز گشتن پیمانه هاهو درس عشق معلم را پایان نبود(ناجی)